شهید علی فلاح فقط 16 سال داشت که فرمانده پایگاه مقاومت بسیج مسجد جامع خزانه بخارایی شد؛ او به واسطه سفارش امام زمان (عج) مادرش را راضی می‌کند تا به جبهه اعزام شود؛ این شهید دانش‌آموز به همراه 45 نفر از بچه‌های محل می‌رود تا خرمشهر را از محاصره دربیاورد؛ دوستانش ماموریتشان تمام می‌شود و بازمی‌گردند اما علی می‌ماند.

شهید فلاح در نهرخین به شهادت می‌رسد و پیکرش 27 سال در آنجا می‌‌ماند تا اینکه در محرم 1388 هدیه‌ای از امام حسین (ع) به مادرش می‌رسد؛ انگشتر، پلاک و چند تکه استخوان.

در وصیتنامه این شهید دانش‌آموز که 3 روز قبل از شهادتش بر قلب کاغذ حک شده، آمده است:

“بسم رب الشهداء و الصدیقین؛ ان الذین آمنوا و هاجرو و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله اولئک هم الفائزون

سلام بر مهدی (عج) و نایب بر حقش امام خمینی (ره)، سلام بر شهیدان، سلام بر خانواده شهداء، سلام بر رزمندگان، سلام بر معلولین، سلام بر مجروحین، سلام بر پدر، مادرم، خواهران و برادران عزیزم، سلام بر دوستان عزیزم و سلام بر اقوام‌های گرامیم.

 




 نوشته شده در  پنج شنبه 94/10/3ساعت  3:30 عصر